مقامات دولت روسیه با سر باز زدن از ثبت یک حزب سیاسی جدید به نام «حزب آزادی مردم» از حضور این حزب در انتخابات آتی پارلمانی جلوگیری کردند. بریتانیا از این روند ابراز نگرانی کرده است و آن را مانع رقابتی حقیقی در عرصه سیاست دانسته که به گفته دیمیتری مدودیف، رئیسجمهور روسیه، عاملی ضروری در مدرن سازی روسیه است.
دیوید لیدینگتون، معاون وزیر امور خارجه بریتانیا در امور اتحادیه اروپا روز چهارشنبه طی بیانیهای ضمن ابراز نگرانی جدی درباره این تصمیم دولت روسیه گفت: «از روسیه میخواهم که موازین و استانداردهای شورای اروپا و همچنین سازمان امنیت و همکاری اروپا را – که به عضویت هر دوی این سازمانها در آمده – در انتخابات ماه دسامبر مجلس دوما رعایت کند و فرصتی کامل برای شرکت در جریان انتخابات در اختیار تمام گروههای سیاسی قرار دهد.»
Archive for جون 2011
نگرانی بریتانیا از نظارت استصوابی به شیوه روسی!
واکنش وزیر امور خارجه بریتانیا به سخنان بشار اسد
ویلیام هیگ، وزیر امور خارجه بریتانیا دوشنبه در واکنش به سخنرانی بشار اسد اعلام کرد: «سخنان آقای رئیسجمهور [بشار] اسد مأیوس کننده و غیر متقاعد کننده بود. اگر آقای اسد قصد دارند اعتباری به دست آورند، لازم است مردم سوریه شاهد اقداماتی محکم و موثر باشند، نه فقط وعدههای گنگ و مبهم. ما به روشنی اعلام کردهایم آنچه باید فوراً انجام شود، اجرای سریع و موثر اصلاحات گسترده برای پاسخ دادن به مطالبات مشروع معترضان صلحجوی سوریه است. همچنین باید به خشونتهای نیروهای امنیتی سوریه فوراً پایان داده شود، تمام زندانیان سیاسی آزاد شوند، شکنجه و آزار افرادی که هنوز در حبس ماندهاند متوقف شود، و به نهادهای بشردوستانه بینالمللی [اجازه] دسترسی به این افراد داده شود.»
دولت پاسخگو؛ رکن حقوق بشر
نظر باری مارستن درباره ی مسائل مالی کشور:
داشتم تیتر بلاگهای فارسی رو مرور میکردم به چندین داستان راجع به آقای بقایی بر خوردم. دیدم ایرانیها چقدر متوجه مسائل مالی هستند و نگران حیف و میل اموال کشورشون و اینکه هزینه ها به درستی انجام بشه. این موضوع من رو یاد ویدئوبلاگ خودم انداخت:
متن بلاگ:
رسوایی هزینه های پارلمانی در سال گذشته مانند زلزلهای نظام سیاسی بریتانیا را لرزاند. ناگهان مردم و رسانه ها از زیر و بم خرجهای نمایندگانشان از کوچکترین چیز مانند یک شکلات گرفته تا آبروریزی پرداختهای غیر قانونی برای خانههای دوم مطلع شدند. چند نماینده در حال حاضر در دادگاه پرونده دارند و حداقل یک نماینده محکوم به زندان است.
خشم عمومی بالا بود و ممکن است سالها به طول بینجامد تا اعتماد به سیاستمداران دو باره جلب شود. آیا این افتضاح مالی صرفا منجر به پیامدهای منفی بود؟ نه لزوما. چرا که باعث و بانی آن اتفاقات را باید رشد قابل توجهی در شفافیت دولت دانست یعنی میزان اطلاعاتی که مردم و رسانه ها می توانند موشکافی کنند تا بدانند آیا خدمتگزاران عمومی واقعا در خدمت مردم هستند یا خیر. و این روند در حال افزایش است. به عنوان مثال در حال حاضر عموم مردم به فیشهای حقوقی مقامات ارشد دسترسی دارند و روندهای حسابداری دقیقتر از همیشه شدهاند.
مثلا: اگر من برای سفر کاری مجبور به خرید بلیط اتوبوس بشم، باید فرمای لازم رو پر کنم تا نشون بدم این پول چه جوری خرج شده. به همین ترتیب هنگامی که بسیاری از مردم بریتانیا معتقدند که دولت در مسئله عراق اشتباه کرده است کاملا طبیعی است که دادگاهی مستقل قدرت احضار وزرا و مقامات سطح بالا تا خود تونی بلر را برای جلسات عمومی داشته باشد. بسیاری با اشتیاق در انتظار اعلام نظر این دادگاه هستند.
اینها همه بخشی از دولتی باز و پاسخگو است، و رسوایی هزینههای پارلمانی نشان داد زمانی که نظارتهای موشکافانه و مستقل در کار نباشد سوء استفاده و یا سستی می تواند رخ دهد.
شاهرگ این شفافیت قوه قضائیهای مستقل است و رسانهای که پایه و اساس آن خبرنگاری تحقیقی باشد. تا سطح خود نخست وزیر و خانواده سلطنتی، سرشناسان جامعه نه تنها باید رفتاری مناسب داشته باشند، بلکه مردم می بایست شاهد این رفتار مناسب باشند.
اگر شواهدی از تخلف وجود داشته باشد هیچ مصونیتی از مجازات و هیچ مانعی برای تحقیق وجود ندارد و برای دولت عالیترین دادگاه خود مردم هستند چرا که دولتی که اعتماد مردم را از دست داده باشد در انتخابات بعدی شانسی ندارد. حضور نخست وزیر ایتالیا در دادگاه در هفته های گذشته به اتهام فساد و تخلفات دیگر دلیل بیشتری است که در کشورهای دموکراتاک حقیقی حتی قویترین وثروتمندترین آشخاص مصونیت از دست قانون ندارند.
آیا این نشانه ضعف این سیستمها نیست – که بالاترین مسیولین میتوانند قربانی قانون ومورد استهزای رسانه ها قرار بگیرند؟ نه. بسیار مهم هست که هیچ کس قویتر از قانون نیست و سیستم قدرت اصلاح خودش را داشته باشد. دموکراسی ما مسلما کامل نیست. همین است که روندی ثابت از اقدامات جدید یا به روز رسانی روندهای قدیمی وجود دارد و یک سیستم تنها به خوبی کسانی است که آن را تشکیل میدهند. این وبلاگ بیش از یک نگاه اجمالی به نظام سیاسی بریتانیا نیست. اما از بیرون چطور به نظر میرسد؟ این کنترلها تا چه حد مهم هستند؟ آیا کارآمد هستند و اعتبار دارند؟